• تاریخ: ۱۳۹۶-۱۰-۰۵
  • شناسه خبر: 6584

وظیفه ی خیریه ها حمایت است نه ساختمان سازی

پیام ملّت ؛ سعید مالکی – بخش دوم گفتگو درباره ی خیریه های سلامت را در حالی تقدیم حضور شما مخاطبان فهیم می کنم که از روز انتشار بخش اول مدام در معرض پرسش (و نام محترمانه برای بعضی عبارت های ناخوش آیند) قرار گرفته ام ...

پیام ملّت ؛ سعید مالکی – بخش دوم گفتگو درباره ی خیریه های سلامت را در حالی تقدیم حضور شما مخاطبان فهیم می کنم که از روز انتشار بخش اول مدام در معرض پرسش (و نام محترمانه برای بعضی عبارت های ناخوش آیند) قرار گرفته ام. این پرسش ها طیفی از موافقان تا مخالفان را پوشش داده است. موافقانی که بر لزوم شفاف شدن خیریه ها در راستای جلب مشارکت های بیشتر و دور شدن آن ها از دسته بندی های سیاسی تاکید داشتند تا مخالفانی که امر به معروف برای تحقیق قبل از انتشار گفتگو را داشتند! هر چند گویا این مخاطبان فرق میان گفتگو و یادداشت و گزارش را نمی دانند یا آن ها را با هم اشتباه گرفته اند. به هر حال خوشحالم که مخاطبان و به خصوص شهروندان زنجانی به موضوع های حساس دور و بر خود واکنش های منتقدانه در رد یا تایید آن دارند و این امیدوار کننده داشت. ضمن این که تاکید می کنم در این گفتگو هر چند نام چند خییریه ی بزرگ و موفق ذکر می شود اما قصد پیشنهاد راه درست(البته به عقیده گفتگو شونده) است و نه اتهام زنی یا تخریب! با این حال خیریه های بزرگ باید توجه داشته باشند که نام بزرگ با خود مسئولیت های بزرگ را هم به همراه دارد که نیاز به پاسخگو بودن را برجسته می کند و این از ضروریت های جامعه ای پاسخگو در برابر عملکرد خود است و کوچک و بزرگ هم نمی شناسد. در سال های گذشته و با تاثیر گذاری بیشتر این موسسه های عام المنفعه لزوم پاسخگو بودنشان نیز به همان اندازه بزرگ و واجب شده است. بنابراین به عنوان روزنامه نگاری مستقل امیدوارم این راه را تا زمانی که نفس دارم و تا انتهای شفافیت و بیشتر کردن اعتماد عمومی ادامه دهم. نگارنده ضمن احترام به همه ی نقدها و نظرها قسمت دوم را تقدیم حضور شما مخاطبان فهیم و پیگیر کرده ضمن این که از همین جا اعلام می کنم گفتگو با مدیران و هیات امنای حسینیه ی اعظم زنجان برنامه ی بعدی این سلسله گفتگوها خواهد بود. بخش پایانی این گفتگو را بخوانید و مامانند همیشه از نقد و پیشنهاد و نظر خودتان بهره مند کنید.


*برگردیم به موضوع اصلی گفت و گو!

در موضوع درمان بیماری سرطان باید به اصولی توجه کرد و محدوده ای دارد. فکر کنید به عنوان مثال قرار است در سال ۱۰ میلیارد هزینه ی درمان و سلامت شود. یک میلیاردش را به آموزش می دهیم و یک میلیارد دیگر را به بهداشت محیط و … سه میلیارد هم برای درمان بیماران. این بودجه ی سالانه ی ما می شود. اولویت برای این است که این ها را الاهم و فی الاهم بکنیم. سپس می بینیم واکسیناسیون مهمتر است. بنابراین ۵ میلیارد را باید برای این کار هزینه کنیم و مجبوریم از درمان کم کنیم. باید توجه کنیم که درمان بیماران سرطانی هزینه ی سنگینی دارد. هر چند دولت برای آن سوبسید و یارانه می دهد. در همین همایش اخیر مدیران مجمع خیرین سلامت اعلام شد که در سال ۹۵ دولت برای درمان این بیماری در کشور ۱۰ میلیارد هزینه کرده است. از نگاه بیمار سرطانی و اطرافیانش باید همه ی اعتبار و بودجه ی کشور برای درمان این بیماری هزینه شود. من خودم هم اگر سرطان داشته باشم شاید چنین فکری بکنم. اما اگر دید و نگاه مدیریتی به این مسئله داشته باشید موضوع فرق می کند. می گوییم اگر این سه میلیارد را در واکسیناسیون هزینه کنیم میلیون ها کودک را می توانیم نجات دهیم که هفتاد سال زندگی می کنند و اگر این هزینه را برای درمان بیماران سرطانی هزینه کنید که اگر درمان نکنیم یک سال زنده می مانند تا آن ها را ۵ سال زنده نگه داریم، کدام را انتخاب می کنید؟! نمی توانیم از نگاه بیمار سرطانی اقدام کنیم. چون منابع را از دست می دهیم. مجبوریم نگاه مدیریتی داشته باشیم حتی اگر آن بیمار سرطانی راضی نباشد.

*اما معنی کار در خیریه ها بسیار متفاوت از چیزی ست که شما می گویید.

_ در خیریه ها این دید وجود ندارد و چه بسا نگاه ها و گرایش های عوام فریبانه هم وارد آن شود برای آن که جریان های سیاسی و مردم را راضی و تبلیغات کنند. خیریه ها را در دست می گیرند برای تحریک عواطف مردم و استفاده از آن! حالا من نمی گویم در زنجان اما در شهرهای دیگر در حال اتفاق افتادن است. البته منظورم این نیست که بیمار سرطانی را رها کنیم. نه! اولویت ها را باید عوض و سیاست کلی بهداشتی کشور را لحاظ کنیم. اگر این کار ا نکنیم اتلاف منابع کرده ایم. خدای ناکرده منظورم این نیست که در خیریه ها کار دیگه ای می شود و …

*حتمن اینطور نیست و به هر حال این خیریه ها نظارت می شوند و حسابرس دارند… در هر صورت ما ایرانی ها و به خصوص زنجانی کار خیر را در همین دست به جیب شدن ها معنی می کنیم و بقیه کارها را نه می شناسیم و نه علاقه ای به دانستنش داریم چون به شکلی آن را اتلاف وقت می دانیم. حالا چه باید بکنیم تا در مسیر درستی که شما می گویید بیافتیم؟

_ فرهنگ سازی. اما وقتی از این عبارت استفاده می کنیم باید بدانیم کار آسانی نخواهد بود. هم سخت است و هم زمانبر و گاه حتی با فرهنگ جاری ما سازگار نیست. یعنی شدنی نیست! اما حداقل شدنی هارا که می توانیم به انجام برسانیم هر مقدار هم که طول بکشد. برای این کار بهترین وسیله رسانه است. اعم از رسانه های مجازی، حقیقی و شفاهی مانند تریبون های نماز جمعه… همه می توانند موثر باشند و باید به مردم آموزش داد که کار خیر را اینگونه نمی توان به انجام رساند و این نیاز به زمان و حوصله و صبر دارد.

*شما برای توجیه خیریه ها با آن ها در این زمینه جلسه داشته اید ؟ و آیا استقبال کرده اند؟

_ جلسه های زیادی داشته ایم. اما ما ساز و کار قانونی نداریم. اگر بدانند که چیزی از ما به آن ها خواهد رسید به حرفمان گوش می کنند! آن هایی هم که دست و بالشان باز است که اصولن مارا نمی بینند! نه به حرفمان گوش می کنند و نه حتی به نامه ی ما پاسخ می دهند. چه نیازی به ما دارند؟! من هم جای آن ها بودم شاید همین رفتار را داشتم. در کتابچه ی آمار مجمع خیرین کشور، آمار زنجان صفر ثبت شده است و همیشه ته جدول قرار داریم! چون آماری برای ارائه به آن ها نداریم و یا نداده ایم. همه ی خیریه ها در سراسر کشور همکاری دارند و آمار می دهند و ما اینجا نمی توانیم. اینجا مهرانه این همه فعالیت داشته و به قول شما نمونه ی کشوری ست اما آمارش را جایی منتشر نکرده است! و یا اگر هم بوده مجمع خیرین از آن خبر ندارد. وزارت بهداشت هم خبر ندارد!

*یعنی آمارشان را برای شما ارسال یا گزارش نکرده اند…؟!

_ نداده اند! اینها به مراکز ارزیابی کشور پاسخگو نیستند. عرض می کنم با شناختی که از تک تک افراد دارم می دانم که ان شاء الله هیچ مورد خاصی هم وجود ندارد. اما با این حال آیا نباید پاسخگو باشند؟! هیچ کدام از خیریه های کشور از نظر مالی به هیچ جا پاسخگو نیستند. البته حتمن خودشان حساب و کتاب دارند اماملزم به پاسخگویی نیستند. هیچ مرجعی هم نمی تواند آن ها را ارزیابی کند. وزارت بهداشت حسابرسی می شود اما آن ها را نمی توانند! چون قانونی وجود ندارد. یک زمانی رقم های مالی کم بود اما این روزها رقم ها خیلی زیاد شده است.

*در گفتگو با مدیر مهرانه از کمک کارخانه های روی به خیریه ها و این که خودشان از عوامل بیماری زا در شهر هستند پرسیدم و از تعارضی که این دو موضوع با هم دارد. البته پرسش عمومی بود و نه شخصی. پاسخ را حتمن خوانده اید که نمی توان کمک ها را از هر نهادی که باشد رد کرد. سوال من از شما این است که آیا می توان این کارخانه ها را به سمت فرهنگ سازی یا استفاده از امکانات آن ها در حمایت های معنوی و آنچه که شما با نام اولویت ها می نامید برد؟

_ ما اگر فرهنگ سازی و روشنگری کنیم خود به خود آن ها به این نتیجه می رسند. اگر بدانند که با هشت میلیارد از کمک های آن ها مرکز همایش ساخته شده دیگر به آسانی کمک نمی کنند! شما اگر از دوستانمان در مهرانه بپرسید خواهند گفت کمک هشت میلیاردی صرفن برای ساخت مرکز همایش بوده است. اما من این سخن را نمی پذیرم. چون عمری در این کار گذاشته ام. کسی که کار خیر می کند انسان مثبتی ست و مطلق گرا نیست. اما می فهمد و انسان فرهیخته ای ست. اگر من توضیح بدهم که این پول باید در پیشگیری از سرطان هزینه شود حتمن درک می کند و می فهمد. امکان ندارد بگوید من هشت میلیار می دهم تا مرکز همایش بسازید! بودند افرادی که چنین عقیده ای داشتند و ما توضیح دادیم و منصرف شدند. بیمارستان ولیعصر(عج) با همین افراد و کمک های شان ساخته شده است. همه هم زیر نظر و خواست هیات امنا ساخته شده است. به نظر من اینها انحراف از اولویت هاست. مگر نیاز مهم مرکز همایش است؟ مرکز همایش روزبه دانشگاه علوم پزشکی در بیمارستان آیت اله موسوی که اتفاقن در مجاورت مهرانه قرار دارد چند روز از سال اشغال است؟! در نهایت یک ماه و یازده ماه آن خالی ست! در بیشتر اداره ها مرکز همایش ساخته شده است. حداقل از کشورهای دیگر یاد بگیریم. مرکز همایش ها را واگذار کرده اند به بخش خصوصی ودر شهری شبیه به زنجان دو مرکز ساخته شده که همه ی طول سال پر است. اشتغال هم ایجاد کرده است. اصلن مرکز همایش دولتی نیست. ما این پول را گرفته ایم برای درمان بیماران سرطانی… به هرحال همه از دولت تا متخصص و کارشناس می گویند اولویت در پیشگیری سرطان است. درمان سرطان هم مشکل است هم گاهی وقتها غیر ممکن. نطر دولت در مورد سرطان پیشگیری ست. آیا عقل اجازه می دهد با این که این همه ما مشکل بهداشتی داریم هزینه برای درمان سرطان کنیم؟ آیا کشورهای توسعه یافته و ثروتمند این کار را می کنند؟! پس توجه به اولویت ها ضروریست و اگر نکنیم دور از عقلانیت است و انحراف.

*چه کنیم که این اولویت ها قانون شود تا خیریه هایی مانند محک و مهرانه به سمت پیشگیری و امور خدماتی حرکت کنند و یا حداقل بیشتر توجه کنند؟!

_قانونی وجود ندارد. با همه ی مراجع در این موضوع گفتگو شده است. حتی با نمایندگان مجلس. تا جایی که اطلاع دارم دولت لایحه ای به مجلس درباره ی خیریه ها داده اما در اولویت مجلس نیست و خبر ندارم که آن را چه کرده اند. ما در این باره با نمایندگان زنجان در مجلس شورای اسلامی هم گفتگو کرده ایم. به اعتقاد من در حال حاضر تنها راه ورود وزارت بهداشت به موضوع و مشارکت با مدیریت ارشد استان برای مجبور کردن خیریه ها به رعایت اولویت های کشوری ست با تکیه بر حداقل هایی از قوانین موجود که در اختیار است. باید اذعان کرد که برخی خیریه ها در جذب کمک های مردمی واقعن موفق بوده اند و عقلانی ست که از این موضوع در مسیر درست نهایت استفاده را برد. اما چرا برای دستگاهی که یکی از آنها هم می تواند جوابگوی نیاز یک شهر و حتی استان باشد سه بار باید هزینه پرداخت کرد… این فقط جیب سازنده ی دستگاه را پر می کند.

• اگر پرسشی مانده که فکر می کنید نپرسیده باشم شما بگویید.

_ کلیات را گفتم… امید وارم این گفتگو مفید بوده باشد و خروجی آن حرکت به سمت تعامل بیشتر در راستای یافتن راه حل های عملی در حرکت به سمت تغییر باورها و سودمند تر کردن کارهای خیر باشد اما برای درست شدن مسیر نیاز به زمان داریم… باید با گفتمان و تعامل به نتیجه ی دلخواه رسید… مجمع خیرین آماده ی این گفتگوست و امیدوارم از این گذر هم به سلامت عبورکنبم.

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست