پیام ملّت – دنیای او در آخرین روزهای سال با ماهی های رنگارنگ حال دیگری دارد. گویی برای رسیدن بهار، بودن با ماهی ها تنها بهانه اوست.

زود هنگام که کسی از خانه بیرون نزده، از خواب شیرین صبحگاهی بیدار می شود. طشت های پر از ماهی را برای رفتن به بازار آماده می کند. او قبل از هر چیزی آب ماهی ها را عوض کند تا روزگار ماهی هایش به شادی و میمنت سپری شود. چیزی که او به آن اعتقاد دارد.

«حسین محمدی»، دانش آموز کلاس هفتم، ماهی فروش شهر ما از روزها قبل به پاس آمدن بهار بچه های شهرش را به دوست با ماهی ها دعوت کرده است. او دوست دارد، بچه ها از او ماهی بخرند و سر سفر هفت سین با ماهی های او سال جدید را تحویل کنند.

«پایگاه خبری – تحلیلی پیام ملّت»، با او در مرکز شهر زنجان گفتگو کرده است:

چه خبر ؟

خبر خاصی نیست!. خبرها پیش شماست!.

خبرهای فروش ماهی را باید از شما بپرسیم؟!

بد نیست!. خدا را شکر!.

چرا ماهی می فروشی؟

تفریحی!. فروش ماهی را دوست دارم و با آن ها بودن برای من جذاب است. از اینکه بچه ها از من ماهی می خرند، خوشحال هستم.

چه مدت است، ماهی می فروشی؟

روی هم رفته از یک ماه قبل ماهی فروشی می کنم.

سال قبل هم ماهی می فروختی؟

بله!.

چند سال است، ماهی می فروشی؟

سه سالی می شود، روی هم رفته.

بازار خوب است؟

هر چه قدر به شروع سال جدید نزدیک می شوم، بازار بهتر می شود.

ارزان می فروشی؟

تقریبا بله. بین۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تومان قیمت ماهی ها متغیر است.

ماهی های سیاه سه دم چطور؟

آن ها ۳۰۰۰ تومان است.

ماهی ها را از کجا می آورید؟

از شمال. هر ساله از شمال خرید می کنیم. چون قیمت مناسب می دهند.

خودت کدام ماهی ها را سر سفره هفت سین می گذاری؟

قرمز سه دم که کمی هم بزرگ باشد در تنگ شیشه ای بزرگتر هم دیده می شود(با خنده).

بچه ها بیشتر از کدام ماهی ها خرید می کنند؟

بیشتر قرمز و سفید سه دم دوست دارند، اما بعضی از مادرها دوست دارند، بچه هایشان در زنگ های مختلف ماهی بخرند.  

قیمت ماهی نسبت به سال گذشته تغییر کرده ؟

نه زیاد. تقریبا همان قیمت است. هر چند هزینه حمل از شمال تا اینجا کمی بالا رفته است. 

تنگ های شیشه ای و سفالی را از کجا می آورید؟

این ها را از همدان خرید می کنیم.آنجا بیشتر در وسایل ماهی مهارت دارند.

تا به حال شده، از مردن ماهی هایت ناراحت بشوی؟

خیلی پیش آمده، اما دیگر چاره ای نداشتم. من هرز برای اینکه ماهی ها سرزنده باشند و اکسیژن تازه داشته باشند، آب آن ها را عوض می کنم. 

عید کجا می روی؟

بیشتر خانه فامیل های دور و نزدیک عید دیدنی می روم.

عیدی هم می گیری؟

بله!. از بزرگترهای فامیل.

مسافرت نمی روی؟

نه!. بیشتر در خانه و با فامیل هستم.

دوست داری آینده چه کاره بشوی؟

اگر درسم را ادامه بدهم، مهندس برق بشوم. بازی با وسایل برقی را دوست دارم.

خُب!. درسَت را می خوانی ؟

سعی می کنم، بیشتر بخوانم تا به هدف ام در آینده برسم.

کتاب می خوانی؟

زیا نه!، اما کتاب خوب پیدا کنم، حتما می خوانم.

با ورزش کردن میانه خوبی داری؟

یک سال است که ژیمناستیک کار می کنم و خیلی دوست دارم این رشته ورزشی را.

چه آرزویی داری؟

آرزوی الان ام این است که بچه های شهر از من ماهی بخرند!. برای آینده نیز دوست دارم، مهندس برق بشوم و یک جایی مشغول به کار شوم.

مصاحبه و عکس : اسدالله قربان زاده