• تاریخ: ۱۳۹۹-۰۵-۱۹
  • شناسه خبر: 18837

محدودیت اصحاب رسانه باعث کاهش مرجعیت رسانه‌های داخلی خواهد شد

پیام ملّت- یک استاد علوم ارتباطات گفت: زمانی که مشارکت اصحاب رسانه و کنشگران رسانه‌ای که درد و دغدغه این آب و خاک، دین، انقلاب و جامعه را دارند، محدود شود، باعث کاهش مرجعیت رسانه‌ای داخلی خواهد شد.

خانیکی: محدودیت اصحاب رسانه باعث کاهش مرجعیت رسانه‌های داخلی خواهد شد

به گزارش « پایگاه خبری- تحلیلی پیام ملّت» و به نقل از ایمنا،هادی خانیکی در گفت و گوی اینستاگرامی “نورافکن‌های خاموش” که به همت جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شده بود، در مورد مواجهه رسانه‌های فارسی زبان داخل و خارج از کشور گفت: نگرانی در مورد وضعیت نهادها و روزنامه نگاران را ذیل یک نگرانی و پرسش بزرگ‌تری قرار می‌دهم و آن مسئله اعتماد مردم به رسانه‌های داخلی و مرجعیت آنهاست.

وی افزود: من می‌خواهم مسئله را کمی فراتر از وضعیت رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور و صدا و سیما ببینیم و به این موضع بپردازیم که اصلاً ما بستر فراهم سازی روزنامه نگاری مؤثر و اثرگذاری رسانه‌ها را در ایران را داریم؟

خانیکی با اشاره به شیوع بیماری کرونا در کشور و تأثیر آن بر روند کار رسانه‌ها، گفت: در شرایط فعلی، جامعه وارد یک پارادایم و چارچوب ارتباطی جدید شده است؛ از یک طرف در قرنطینه قرار گرفته و از طرف دیگر نیازش به ارتباطات بیشتر شده و باید گفت در هیچ زمانی و در هیچ کجای جهان جامعه تا این اندازه به رسانه‌ها نیازمند نبوده، زیرا با شرایط قرنطینه و محدودیت‌های ایجاد شده مجبور به گسترش ارتباطات شده‌ایم.

وی با اشاره به تحولی که تکنولوژی در رسانه‌ها و نحوه اطلاع رسانی ایجاد کرد، گفت: وقتی با رسانه‌های جریان اصلی و بزرگ سر و کار داریم، آنها با هویت‌ها و ساختارهای شناخته شده‌ای به میدان می‌آیند، اما در شبکه‌های مجازی اینگونه نیست. مهم‌ترین ویژگی این شبکه‌ها بی مرکز بودن و تعدد و تکثری است که در آنها وجود دارد. در جهان جدید و دنیای مدرن با پدیده‌ای به نام افکار عمومی مواجه هستیم که عوامل متعددی در شکل‌گیری آن دخیل هستند.

این استاد علوم ارتباطات ادامه داد: چیزی که می‌تواند به ما بگوید افکار عمومی در ایران در چه وضعیتی قرار دارد، بررسی روند تغییرات اجتماعی کشور از جمله تغییرات افکار و نگرش‌ها، میزان سرمایه، امید اجتماعی و مشارکت اجتماعی و… بر مبنای تحلیل مسیرها است. در آخرین مطالعات و نظرسنجی‌هایی که قبل از شیوع بیماری کرونا صورت گرفت نشان می‌داد که سه ویژگی مهم در افکار عمومی ما بروز پیدا کرده است.

خانیکی با تشریح این ویژگی‌ها، گفت: نخستین ویژگی مطرح شده این بود که موضوعات و سطح نارضایتی‌ها در کشور افزایش پیدا کرده است. دومین نتیجه به دست آمده این بود که یک نگرانی و هراس از آینده در جامعه شکل گرفته که می‌تواند آینده شغلی، اجتماعی و سیاسی باشد؛ و نتیجه سوم این بود که به دلیل تکثر و تنوعی که در جامعه شکل گرفته، ارزش‌ها و عمومیت‌هایی که مردم روی آن توافق داشتند کاهش پیدا کرده و جامعه در بسیاری از زمینه‌ها به سمت دو قطبی شدن پیش رفته است.

فرد گرایی و علاقه به ارزش‌های مادی در ایران افزایش پیدا کرده است

وی با بیان اینکه در چنین وضعیتی می‌توان دو چشم‌انداز برای جامعه فعلی ایران در نظر گرفت، گفت: یکی از آن چشم اندازها نگران کننده و دیگری امیدوار کننده است. چشم‌انداز نگران کننده، تضعیف همبستگی‌های اجتماعی است؛ به عبارت دیگر انسجامی که در حوزه نظر و عمل وجود دارد کاهش پیدا خواهد کرد و دلیل آن هم ظهور زمینه‌های شکاف‌انداز مانند افزایش فقر، نابرابری و حاشیه نشینی و ظهور زمینه‌های ذهنی مانند قومیت، تغییر نظام ترجیحات ارزشی، ضعف نظام ارزش‌های اخلاقی، احساس زوال اجتماعی و یا رشد فرد گرایی است.

این استاد علوم ارتباطات افزود: این مطالعات نشان می‌دهد فرد گرایی و علاقه به ارزش‌های مادی در ایران افزایش پیدا کرده که فی‌نفسه نمی‌تواند یک تهدید تلقی شود. زمانی می‌توانیم از آن به عنوان یک تهدید نام ببریم که نهادهای تأثیر گذار در افزایش انسجام اجتماعی مانند خانواده، آموزش و پرورش و سیاست نیز تضعیف شده باشند.

خانیکی ادامه داد: اما آن جنبه‌های امیدوار کننده‌ای که می‌شود در جامعه دید این است که در سطوح مختلفی که اعتراضات، نارضایتی‌ها و ناامیدی‌ها بروز پیدا کرده، اشکال جدیدی از همبستگی، میل به خیرخواهی و نیکوکاری بیشتر شده که این را می‌توانستیم در زمان اوج شیوع بیماری کرونا در برخی از اقشار و گروه‌های مرجع مانند کادر درمان مشاهده کنیم. در یکی از نظرسنجی‌های ملی مشخص شده بود که ۴۶.۶ درصد شهروندان ایرانی مستقیماً در کار خیر شرکت داشته‌اند. این نشان می‌دهد که در کنار ضعف همبستگی‌های اجتماعی، زمینه‌هایی برای تقویت آن در میان نهادهای مدنی و شهروندان شکل گرفته است که باید ببینیم در این بستر رسانه‌های کشور در کجا قرار دارند.

وی در پاسخ به این سوال که “در شرایط فعلی مرجعیت رسانه‌ای افکار عمومی به دست رسانه‌های داخلی است یا خیر؟ “، گفت: بر اساس نظرسنجی که توسط دفتر مطالعات شهرداری تهران از ابتدای شیوع بیماری کرونا انجام شده بود، در فروردین ۹۹، نیمی از شهروندان تهرانی تصور می‌کردند بیماری کرونا تا تیر ماه مهار خواهد شد، اما در نظرسنجی که روز جمعه -۱۷ مردادماه ۱۳۹۹- منتشر شده بود، بیش از ۶۰ درصد تهرانی‌ها فکر می‌کنند تا یک سال دیگر با کرونا درگیر هستند و بیش از ۲۵ درصد نیز اصلاً نمی‌توانند پایان این بیماری را پیش بینی کنند. در اینجا می‌توانید ببینید که میزان نگرانی مردم تا چه اندازه افزایش پیدا کرده که دلیل آن شیوع موج دوم بیماری کووید ۱۹ است.

این استاد علوم ارتباطات افزود: باقی مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز از همین جنس هستند و به همین دلیل است که ترس افکار عمومی از آینده بسیار مهم است؛ تضعیف ارزش‌های مشترک و گستردگی نارضایتی و موضوعاتی که نارضایتی بر سر آن شکل می‌گیرد نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. نارضایتی فی‌نفسه تهدید تلقی نمی‌شود، اما زمانی که نتواند ساز و کار رضایت خود را پیدا کند می‌تواند تهدید شمرده شود. حال در اینجا پرسیده می‌شود که مرجعیت کجاست؟

محدودیت اصحاب رسانه باعث کاهش مرجعیت رسانه‌های داخلی خواهد شد

خانیکی ادامه داد: در پاسخ به این سوال تنها می‌توان به برآوردها اشاره کرد و نمی‌توان بر اساس پژوهش‌های دقیق به آن پاسخ داد. واقعیت این است که هنوز میزان بینندگان صدا و سیما از باقی رسانه‌ها بیشتر است اما این به معنی مرجعیت نیست. هرچقدر که رسانه‌های بزرگ دچار ضعف مرجعیت شوند، مخاطبان آنها به سمت رسانه‌های بی مرکز خواهند رفت. بخشی از این رسانه‌ها را شبکه‌های مجازی و بخش دیگر را رسانه‌هایی با هدف مشخص سیاسی در خارج از کشور تشکیل می‌دهند. وقتی که اداره رسانه از دست نهادها و کنشگرهای معتبر خارج شود هیچ تضمینی برای مرجعیت داشتن آن -چه در ایام بحران و چه در ایام غیر بحران- وجود ندارد. زمانی که مشارکت اصحاب رسانه و کنشگران رسانه‌ای که درد و دغدغه این آب و خاک، دین، انقلاب و جامعه را دارند، محدود شود، باعث کاهش مرجعیت رسانه‌ای داخلی خواهد شد.

وی با تشریح این محدودیت‌ها، افزود: دلیل اینکه روزنامه نگاران و خبرنگاران خوب کشور ریزش می‌کنند و کار رسانه را رها می‌کنند و یا در بهترین شکل به کارهای شبه ارتباطی روی می‌آورند و به اجبار وارد عرصه کارهای تبلیغاتی می‌شوند و همه علاقه را وارد مسیر دیگری می‌کنند و یا به عبارت دیگر تجاری شدن در برابر حرفه‌ای شدن قرار می‌گیرد، محدودیت‌های شغلی و معیشتی است. محدودیت‌های سیاسی و امنیتی مانند فیلترینگ و ایجاد نگرانی‌های امنیتی نیز مرجعیت رسانه‌های شناخته شده داخلی که هویت، خالق و تفکر و جهت‌گیری آنها مشخص است و می‌توان آن را نقد کرد و بر سر آن به گفت و گو نشست را کاهش می‌دهد.

گرایش به سمت دنبال نکردن اخبار از مرجعیت رسانه‌ای خطرناک‌تر است

این استاد علوم ارتباطات با بیان اینکه ” ما در دورانی به سر می‌بریم که نوع ارتباطات و اطلاع رسانی تهدیدهای جدی به دنبال دارد”، گفت: زمانی که سازمان بهداشت جهانی مسئله ویروس کرونا را به عنوان یک اپیدمی مطرح و ابعادش را منتشر کرد، در کنار آن به اینفودمی نیز توجه کرد؛ اینفودمی یعنی انتشار اطلاعات بی مینا، غلط و آشفته و یا به تعبیر دیگر فیک‌نیوز. مسئله اخبار جعلی که تنها به ایران منتهی نمی‌شود و در تمام جهان وجود دارد و پیشرفت تکنولوژی نیز به آن اجازه انتشار می‌دهد. نگرانی دیگر که فراتر از اینفودمی و اخبار جعلی است، گرایش به سمت دنبال نکردن اخبار بوده که از مرجعیت رسانه‌ای خطرناک‌تر است.

خانیکی گفت: متأسفانه مرجعیت خبری در دست رسانه‌ها و ساز و کارهای مورد اعتماد نیست. منظور از رسانه و ساز و کارهای مورد اعتماد این است که ممکن است در سطحی که امروز هم در آن قرار داریم، به قدری اعتماد و سرمایه اجتماعی لطمه ببیند که حتی کارهای درست و مؤثر نهادهای رسمی هم مورد پذیرش افکار عمومی قرار نگیرد و نسبت به آن شبهه ایجاد شود که یک پدیده زیانبار برای کشور است؛ البته به این معنا نیست که همیشه مخاطبان و شهروندان را مقصر بدانیم و رسانه‌ها و نهادهایی که کار خود را به خوبی انجام نداده‌اند در این عدم پذیرش دخیل هستند.

وی در پاسخ به این سوال که “بی اعتمادی افکار عمومی تا چه اندازه با فیلترینگ و توقیف رسانه‌ها در ارتباط است؟ ” گفت: اداره کردن افکار عمومی و مؤثر بودن نقش رسانه‌ها با وجود محدودیت‌ها، غیرممکن و نا مطلوب است. آلترناتیو محدودیت، آلترناتیو آشفتگی نیست؛ اگر ما فکر می‌کنیم رسانه‌ها، مطبوعات و شبکه‌ها نقش مؤثری ندارند و یا حتی نقش گسیخته سازی دارند، راه جلوگیری از آن اعمال محدودیت نیست؛ راه آن قانون مند و نهادمند ساختن و بالا بردن سطح مشارکت و اعتماد رسانه است.

اگر اقبال عمومی نباشد، اثر بخشی هم وجود نخواهد داشت

این استاد علوم ارتباطات ادامه داد: آیا در وضعیت فعلی گسترش شیوع بیماری کرونا که هر پزشکی ممکن است در مورد آن یک نظر داشته باشد، هرکس به یک مرجعیت نیاز ندارد که به وی بگوید چه کاری انجام دهد تا به این بیماری دچار نشود؟ این مرجعیت را چه کسی می‌سازد؟ نهاد علمی؛ بنابراین مرجعیت رسانه‌ای که دنبال آن هستیم نیز باید توسط نظام صنفی و رسانه‌ای ساخته شود. هرچقدر که رسانه‌ها و روزنامه نگاران مستقل به همگرایی، گفت و گو و مشارکت بیشتر دعوت شوند، وضعیت رسانه‌ای کشور بهتر و مطلوب‌تر خواهد شد. من در زمان جنگ در روزنامه کیهان کار می‌کردم و می‌توانم بگویم اگر محدودیت کاغذ وجود نداشت تیراژ آن از نیم میلیون نیز فراتر می‌رفت. زمانی که اقبال عمومی نباشد، اثر بخشی هم وجود نخواهد داشت.

خانیکی تصریح کرد: فیلترینگ، محدودیت و ایجاد ترس و نگرانی، آلترناتیو مناسبی نیست و در مقابل اطمینان بخشی، سامان بخشیدن نقد و فعالیت‌های حرفه‌ای و بالا بردن نهادهایی که مرجعیت دارند مانند نهادهای مدنی و غیردولتی به بالا بردن نقش مرجعیت رسانه‌های داخلی کمک خواهد کرد. آزادی در رسانه‌ها باطل‌السحر رسانه‌های مخل و مضر از جمله رسانه‌های خارج از مرزی است که به فکر مردم ما نبوده و به دنبال ایجاد آشفتگی در کشور هستند.

وی در پاسخ به این سوال که ” آیا وضعیت رسانه‌ای کشور را گره خورده با یک سری مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می‌دانید که نیازمند تصمیم‌گیری‌های کلان است و نه نیازمند تصمیم‌گیری‌های خورد در حد تأسیس یک روزنامه یا شبکه مستقل”، گفت: ما در جهانی زندگی می‌کنیم که در هم تنیدگی و گره خوردگی همه حوزه‌ها و ساحت‌ها جز ویژگی‌های آن است؛ به طوری که به راحتی می‌توانید مشاهده کنید که شیوع بیماری کرونا دیگر یک پدیده‌ای صرفاً زیستی، اقصادی و یا مدیریتی نیست؛ بلکه پدیده‌ای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیستی است.

این استاد علوم ارتباطات ادامه داد: در ایران، مسئله رسانه و گشودگی آن با سیاست و رویکردهای سیاسی پیوند بسیاری خورده است. روی این موضوع نیز تاکید می‌کنم که نقطه اول توافق و تفاهم برای اینکه ببینیم مسئله رسانه‌ها چیست، پذیرفتن تغییری است که در جهان و بخصوص جهان رسانه‌ای رخ داده است. ما در عصر پسا تلویزیون به سر می‌بریم و باید بپذیریم که این پدیده فی‌نفسه باید خودش را در برابر رقبای تازه نفسی مانند شبکه‌های مجازی ببیند که از طریق همین لایوهای اینستاگرامی و پادکست‌ها و بسیاری از ابزار و لوازم شبیه به آن چقدر می‌تواند اثر بخش باشد؛ بنابراین باید در ابتدا تغییر را بپذیریم و بعد به سراغ تغییر در سیاست گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها برویم.

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست