• تاریخ: تیر ۳۱, ۱۴۰۴
  • شناسه خبر: 40415

طلاق؛ زخمی بر روان کودکان، قربانیان خاموش جدایی

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی، با اشاره به پیامدهای عمیق طلاق بر کودکان، می‌گوید: فرزندانِ طلاق غالباً با بحران هویت، افت تحصیلی و مشکلات روانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی، با اشاره به پیامدهای عمیق طلاق بر کودکان، می‌گوید: فرزندانِ طلاق غالباً با بحران هویت، افت تحصیلی و مشکلات روانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و جدایی والدین برای آن‌ها نه یک تغییر ساده، که زلزله‌ای عاطفی است که بنیان روانی‌شان را می‌لرزاند.

به گزارش «پایگاه خبری – تحلیلی پیام ملّت» – مریم اسدی، با اشاره به اینکه طلاق واژه‌ای که بار سنگینی از احساسات منفی و دگرگونی‌های زندگی را به همراه دارد گفت: طلاق بیش از آنکه یک پایان تلقی شود آغازی بر مسیری دشوار برای تمام اعضای خانواده است.

اسدی در تشریح آثار و پیامدهای طلاق ابتدا به وضعیت زوجین اشاره کرده و افزود: پس از طلاق زوجین با طیف وسیعی از احساسات ناگوار مانند غم، خشم، اضطراب، تنهایی و گاهی احساس گناه مواجه می‌شوند. این تجربیات می‌تواند به شدت بر عزت نفس فرد تأثیر گذاشته و در مواردی منجر به افسردگی شود. 

این مددکار به چالش‌های اقتصادی پس از طلاق اشاره کرد واظهار کرد: تقسیم دارایی‌ها، کاهش سطح درآمد و نیاز به مدیریت مستقل هزینه‌ها، فشار اقتصادی قابل توجهی را بر دوش طرفین، به‌خصوص زوجه، قرار می‌دهد که این خود می‌تواند منشأ استرس و نگرانی‌های بسیاری باشد.

اسدی با اشاره به اینکه تلخ‌ترین پیامدهای طلاق، متوجه کودکان و نوجوانانی است که در میان اختلافات والدین گرفتار می‌شوند، گفت:کودکان قربانیان خاموش طلاق هستند. آن‌ها ممکن است دچار اضطراب جدایی، احساس ناامنی، افت تحصیلی، و مشکلات رفتاری شوند. این تجربیات در دوران کودکی می‌تواند در شکل‌گیری شخصیت و روابط آتی آن‌ها در بزرگسالی نیز تأثیرگذار باشد.

وی با تأکید بر اینکه طلاق یک نقطه پایان نیست، بلکه نقطه شروع برای سازگاری با واقعیت‌های جدید است اظهار کرد: مهمترین گام پذیرش واقعیت و جستجوی حمایت‌های لازم است. مشاوره با روانشناسان و مددکاران اجتماعی، ایجاد یک شبکه حمایتی قوی از دوستان و خانواده و در نهایت تمرکز بر خودمراقبتی جسمی و روانی می‌تواند به افراد کمک کند تا با قدرت بیشتری با این مرحله دشوار زندگی روبرو شوند.

 اسدی بر لزوم ایجاد یک فضای ارتباطی سالم و سازنده بین والدین، حتی پس از جدایی، برای حفظ آرامش و رفاه فرزندان تأکید کرد و گفت: والدین باید بدانند که مهمترین وظیفه آن‌ها پس از طلاق، تأمین سلامت روانی و عاطفی فرزندانشان است. این امر مستلزم کنار گذاشتن اختلافات شخصی و اولویت دادن به منافع کودکان است.

وی از شهروندان خواست تا در صورت مواجهه با مشکلات در روابط زناشویی، پیش از رسیدن به مرحله طلاق، از خدمات مشاوره‌ای و تخصصی بهره‌مند شوند تا بتوانند بهترین تصمیم را برای آینده خود و خانواده‌شان اتخاذ نمایند. 

اسدی با اشاره به اینکه در سال‌های اخیر، آمار رو به رشد طلاق در کشور به دغدغه‌ای اساسی برای نهادهای اجتماعی، فرهنگی و حقوقی بدل شده است. هرچند طلاق در برخی موارد به عنوان راه‌حلی برای رهایی از زندگی پرتنش و آسیب‌زا تلقی می‌شود، اما آن‌چه در سایه این جدایی باقی می‌ماند، زخم‌هایی است که بر پیکره فرد، خانواده و جامعه وارد می‌شود.

.

وی بابیان اینکه امروزه نه تنها آمار طلاق رو به افزایش است، بلکه سن طلاق نیز کاهش یافته است. زوج‌هایی که کمتر از پنج سال از ازدواجشان می‌گذرد، درگیر ناسازگاری‌هایی می‌شوند که به جدایی می‌انجامد. در بسیاری از موارد، فقدان آموزش مهارت‌های ارتباطی، نداشتن آمادگی روانی برای زندگی مشترک، و دخالت خانواده‌ها از عوامل اصلی این فروپاشی‌ها هستند.

وی با اشاره به اینکه کودکان قربانیان خاموش جدایی بخش عمده نگرانی مددکاران اجتماعی معطوف به کودکان در خانواده‌های طلاق است. کودکانی که والدینشان از هم جدا شده‌اند، اغلب دچار احساس طرد، ناامنی، و بی‌هویتی می‌شوند. این کودکان در آینده ممکن است با اختلالات رفتاری، افت تحصیلی، افسردگی، و حتی گرایش به اعتیاد و بزهکاری مواجه شوند.

اسدی خاطر نشان کرد: جدایی پدر و مادر، برای آن‌ها نه یک تغییر عادی، بلکه یک زلزله عاطفی است که بنیان روانی‌شان را می‌لرزاند. بر اساس مشاهدات میدانی، کودکانی که در فضای پرتنش پس از طلاق رشد می‌کنند، نسبت به همسالان خود اعتماد به نفس کمتری دارند، در محیط مدرسه منزوی‌ترند، و در آینده با مشکلات بیشتری در ایجاد روابط سالم مواجه می‌شوند. 

این مددکار با اشاره به زنان سرپرست خانوار اظهار کرد: بحران چندوجهی طلاق برای بسیاری از زنان آغاز یک مسیر دشوار و پرچالش است. زنان پس از طلاق، به ویژه در طبقات فرودست، با مشکلات اقتصادی، نداشتن شغل پایدار، نبود حمایت اجتماعی و گاه قضاوت‌های فرهنگی سنگینی مواجه هستند. بسیاری از آن‌ها با فرزندان کوچک، بی‌سرپناهی، و اضطراب مزمن روبرو می‌شوند. این گروه از زنان، یکی از آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه محسوب می‌شوند.

 اسدی تأکید کرد نبود حمایت‌های مالی و حقوقی مؤثر از زنان مطلقه، راه را برای ورود آن‌ها به مشاغل آسیب‌زا یا وابستگی‌های غیرسالم باز می‌کند. بزهکاری، اعتیاد، فرار از خانه؛ زنجیره تلخ پس از طلاق است 

این مددکار اجتماعی با اشاره به پیوند طلاق با افزایش برخی آسیب‌های اجتماعی، گفت: تحقیقات و مشاهدات میدانی نشان می‌دهد که درصد قابل توجهی از نوجوانان بزهکار، فرزندان طلاق هستند. نبود نظارت والدین، یا واگذاری حضانت به والد نامناسب، زمینه را برای لغزش‌های رفتاری نوجوانان فراهم می‌کند. همچنین بسیاری از زنان کارتن‌خواب، سابقه طلاق و بی‌سرپناهی را تجربه کرده‌اند.

 وی بر اهمیت اقدامات پیشگیرانه و حمایتی از قبیل آموزش پیش از ازدواج، نهادینه‌سازی آموزش مهارت‌های ارتباطی، حل تعارض و آمادگی روانی برای ازدواج در مراکز مشاوره و مدارس؛ مشاوره تخصصی هنگام طلاق: الزام ارائه مشاوره به زوجین در حال طلاق برای کاهش تعارض و حفظ سلامت روان فرزندان؛ حمایت‌های اقتصادی و شغلی از زنان مطلقه: ایجاد شغل پایدار، بیمه اجتماعی و مسکن حمایتی برای زنان سرپرست خانوار؛ توانمندسازی کودکان طلاق: ارائه خدمات مشاوره روان‌شناختی، حمایت تحصیلی و فعالیت‌های فرهنگی برای کودکان آسیب‌دیده از طلاق. ۵٫ نقش رسانه و فرهنگ‌سازی: بازتعریف نگاه جامعه به طلاق با هدف حذف انگ‌زنی و تسهیل بازسازی زندگی پس از جدایی میتواند تاثیر گذار باشد، تأکید کرد.

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست