- تاریخ: آبان ۲۴, ۱۴۰۴
- شناسه خبر: 41510
شعور دلیل اصلی شعر است
یک شاعر اظهار کرد: زبان دلیل و شاخصه زیبایی هنر نیست و هیچ زبانی بر زبان دیگر ارجعیت ندارد. با همه زبانهای دنیا میتوان شعر زیبا سرود و شاهد هنری زیبا بود.

به گزارش «پایگاه خبری – تحلیلی پیام ملّت» – زهره میرعیسیخانی: «ابوالفضل ایمانی» (ارسلان زنگانلی) متولد ۲۱ مرداد سال ۱۳۶۰ است. او شاعر، مجری و مدرس کلاسهای فن بیان در استان زنجان است.
درانجمنهای ادبی استان و شمالغرب عضویت داشته و ادبیات و شعر را از ۱۷ سالگی به صورت رسمی با انجمن شعر «ایشیق» آغاز کرده است.
او تاکنون موفق به کسب عناوین مختلف استانی، منطقهای، کشوری و جشنواره بینالمللی در حوزه شعر، داستان و خاطرهنویسی شده و افتخار دریافت چند جایزه ادبی را از آن خود کرده است.
داوری بخش شعر جشنواره منطقهای فجر و امورات اجرایی جشنوارههای متعددی را برعهده داشته و مدت زمانی با نشریات استان و آذربایجان فعالیت داشته و چند سالی نیز با صداسیما نیز همکاری داشته است.
حضور در کارگروه کتاب و همچنین کارگروه شعر و ترانه نیز از سوابق فعالیتی این هنرمند است. او اکنون عضو هیئت مدیره و رییس انحمن ادبی فرهنگی قیزیل اوزن است و در قالب این انجمن برنامه مختلف ادبی، فرهنگی، هنری و آموزشی را برگزار میکند.
در زیر بخشی از مصاحبه پایگاه خبری تحلیلی پیام ملت را با او میخوانید:
از کتابهای چاپ شده و یا در دست چاپ بگویید؟
آثار و نوشتههایم در چندین جلد کتاب مشترک مجموعه شعر و خاطرهنویسی چاپ شده ولی در حال حاضر دو جلد کتاب برای چاپ آماده کردهام که یک جلد مجموعه اشعار با عنوان« آیاق ایزلرینده گول بیتیریرم» و یک جلد در راستای اصول و قواعد فن بیان و صداسازی با ۹ آوا است که شاید این روزها به دست انتشاراتی برای چاپ بسپارم.
چرا تاکنون اقدام به چاپ کتاب نکردهاید؟ از مشکلات و دغدغههای چاپ کتاب بگویید؟
در حال حاضر بهخاطر فراگیری بیش از حد فضای مجازی دیگر مجالی برای کتابخوانی در جامعه نیست و از سویی بالا بودن هزینههای چاپ کتاب، مانع از انتشار آثار هنرمندان میشود. امروزه شاهد چاپ کتاب با تعداد زیر صد جلد هستیم که همین تعداد هم اغلب جهت استفاده در رزومه و ارائه به صندوقهای حمایتی و بیمهای چاپ میشود که لزوم ورود حامیان مالی و دغدغهمندان به ادبیات به حوزه حمایت از چاپ کتاب و تولیدکنندگان آثار ادبی ملموس است و از سویی الزام شرکتها و مراکز اقتصادی به سرمایهگذاری مستقیم از هنر و هنرمند میتواند گرهگشا باشد و مدیران انتشارت نیز بارها به این موضوع اشاره داشتهاند.
در مورد کلاسهای «فنبیان» که برگزار میکنید، توضیحاتی ارائه دهید؟ و اینکه در مجموع «فن بیان» چیست؟
اگر بخواهم «فنبیان» را تعریف کنم باید بگویم، هنر انتقال زیبای کلام به مخاطب و به نوعی استفاده درست از کلمات، واژهها، لحن صدا و زبان بدن در حین سخن گفتن را اصطلاحا فن بیان مینامیم.
«فن بیان» بیشتر یک هنر اکتسابی محسوب میشود و برای استفاده حرفهای از این هنر باید مواردی نظیر مطالعه از منابع کامل، تمرینهای مداوم صدا سازی و سالمسازی صدا، تنفس دیافراگمی و اصولی، آکسانگذاری در جملات، تکرار و تجربهاندوزی انواع اجراها و شناخت کافی از ادبیات و موارد پیرامون آن را آموخت و به کار برد.
در حقیقت در کلاسهای فن بیان صرفا به اجرای زیبا تاکید نمیشود. از نحوه صحیح راه رفتن، چگونگی ورود و استقرار در صحنه، روانشناسی سالن تا بداههنویسی و بداههگویی تمرین شده و با تکرار اجراهای صحنهای، هنرجویان مستعد جهت اجرا به رسانهها و سایر برنامههای مرتبط معرفی میگردند. برای شخص من موفقیت هنرجوها بسیار مهم و ارزشمند است. در اجراها به همه جزئیات توجه میکنم و از اجرای زیبای هنرجویانم حتی اشک شوق میریزم. تدریس فن بیان منبع درآمد من نیست و سود مالی برایم ندارد. بخاطر استفاده راحت و بدون دغدغه علاقمندان و هنرجوهای مستعد، بسیاری از کلاسها را کاملا رایگان برگزار کردهام.
فعالیتهای شما در زمینه ادبیات و شعر ترکی بیشتر است یا فارسی؟
از همان دوران کودکی در کنار مطالعه دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، کشکول طبسی با اشعار شعرایی چون استاد شهریار، معجز شبستری، فضولی بغدادی، کریمی مراغهای، میرزا علی اکبر صابر، علی آقا واحد، خاقانی شیروانی، قمری و نیز داستانهای فولکولور و بومی آشنا شدم و علاقه به ادبیات ترکی، ذهن و دل و قلمم را به سوی اشعار ترکی سوق داد.
شعر ترکی برای شما دل نشینتر است یا شعر فارسی؟
شعر به هر زبانی زیباست. زبان دلیل و شاخصه زیبایی هنر نیست و هیچ زبانی بر زبان دیگر ارجعیت ندارد. با همه زبانهای دنیا میتوان شعر زیبا سرود و شاهد هنری زیبا بود. شعر فارسی دارای پتانسیل و ساختار خاص خودش است و بزرگان و ادیبان بسیاری دارد و زبان ترکی نیز شعرایی بینظیر و آثاری بیبدیل پدید آورده. در ادبیات ترکی، بخاطر اقلیم جغرافیایی و ساختار زندگی مردم، نمادها و الهام گرفتن از طبیعت بسیار بیشتر از سایر زبانهاست و روح طبیعت با پشتوانگی فولکولور غنی میتواند آثار شعرا و نویسندگان را به قریحه مخاطبان نزدیکتر کند. گاها شاهد آثار شعرای دو زبانه نظیر استاد شهریار، حسین منزوی و سایر عزیزان هستیم که در حوزه ادبیات جایگاه ویژه و منحصر به فردی دارند که نقد اشعار ایشان و دلیل جاودانگی آثار عزیزان مجالی مجزا میخواهد.
چند مورد از زیباییهای گرامر و زبان ترکی بفرمایید؟
زبان ترکی جزو زبانهای تحلیلی و التصاقی بوده و پسوندپذیر است. هجایی بودن آن موجب میشود که نویسنده و خواننده به راحتی بتواند انتقال مفاهیم کند. دارای ۹ واکه و یا مصوت بوده و حنجره متکلمان قادر به تولید ۹ صدا است که جزو ساختار زبانی کامل محسوب میشود و هم آوایی اصوات از زیبایی این زبان است. در حدود ۲۴ هزار فعل دارد. قانونمند بودن زبان و تاریخ و پیشینه آن در کنار کثرت متکلمین امروزه در سطح جهان نیز گواه زیبابی این زبان است و اگر بخواهیم از سایر زیباییهای گرامر زبان خودمان بگوییم باید دست به دامان اساتید حوزه زبان شناسی شویم که در زنجان خودمان کم نیستند.
از دیدگاه یک شاعر،شعر چه تعریفی دارد؟
شعر نباید به مفهوم شعار باشد چون شعور دلیل اصلی شعر است. شعری که نتواند مخاطب را به وجد بیاورد، به خنده وادارد، اشک از چشم جاری کند و یا به فکر فرو برد اصلا شعر نیست. شعر ترکیب اندیشه، باور، احساس، عاطفه و معجزه کلمات است که قلب و روح مخاطبش را تسخیر می کند.
از میان شعرا، آثار چه کسانی را بیشتر دوست دارید و چرا؟
من بخاطر حرفه و اجراهای صحنهای با شعر اغلب شعرا آشنا بوده و مطالعه میکنم اما با اشعار میر عماد الدین نسیمی، سیده حمیده رییس زاده( سحر خانیم)، نصرت کسمنلی، نازیم حکمت، استاد شهریار و بولود قاراچورلو لذت وافری به من میدهد. این شعرا چه در ایران، چه در ترکیه و آذربایجان و یا سایر کشورهایی که ترک و ترک زبان هستند، علاقمندان و مخاطبان خاصی دارند.
ارتباط فرهنگی با کشورهای هم زبان را چگونه ارزیابی میکنید؟ فارق از مرزهای سیاسی، ما داری مرزهای مشترک زبانی، فرهنگی و تاریخی هستیم که گاها ار محدوده چند کشور هم فراتر میرود و این به شخصه پتانسیل بزرگی برای ترویج اندیشه و افکار مثبت در جهان محسوب میشود. ارتباطات مداوم و حتی پیوندهای فامیلی عمیق در بین این مرزها همیشه بوده و ناگسستنی است. این موضوعات فارق از سیاستهاست و صرفا تکیه بر ریشه و پیشینه این مردم دارد. وقتی شاعری در شمال عراق، ترکیه، قبرس شمالی، آذربایجان، گرجستان، قفقاز، شرق سوریه، اوکراین، چین و سایر مناطق ترک زبان شعری می خواند و بدون نیاز به ترجمه، پانویس و لغتنامه، به راحتی درک میشود، این یعنی وجود بستری قابل اتکا برای ارتباط فرهنگی.
اگر شما به جشنواره بینالمللی شعر ترکی رضوی توجه داشته باشید، شعرایی از چند کشور شرکت کرده و در آذربایجان غربی گرد هم میآیند. جشنوارههای موسیقی هم همانطور است. در کشورهای همسایه نیز به این موضوع توجه میشود و ما شاهد حضور اساتید موسیقی در آنها بودهایم. چقدر ارزشمند است که این ارتباط بیشتر و هدفمندتر باشد. با تعامل و رایزنی مسئولین شرایطی به وجود آید که هنرمندان توانمند زنجان به سهولت بتوانند در آن کشورها حضور و ایفای اثر نمایند. تبادل تجربه و علم در هر مکان و شرایطی از لازمه رشد انسان هاست و اسلام نیز به این امر تاکید اکید دارد.
نقش مراکز آموزشی و دانشگاهی و نیز رسانه در شناخت و معرفی ادبیات چیست؟
تشکیل و احداث مراکز آموزشی جدید در مناطقی که تراکم جمعیتی دارند در کنار تجهیز مراکز قبلی لازم و ضروری است. برخی از ارگانها صرفا مصرفگرا هستند و در تربیت هنر نقشی ندارند. اینگونه همه سختی کار به دوش یکی دو نهاد سنگینی میکند. شهرداری، میراث فرهنگی و امور گردشگری، آموزش و پرورش و برخی ادارات و نهادها میتوانند با هزینه بسیار بسیار کم موقعیت مناسبی برای رشد شهروندان مهیا کنند. این امر شدنیست و اصلا هم سخت نیست. البته صداسیما با دعوت از هنرمندان و شعرا سعی در انجام رسالت خود دارد که شاید بهتر است با تدوین برنامههای تخصصیتر و فضاسازی بیشتر وارد عمل شود. دانشگاه ها و مراکز دانشگاهی هم امکانات کافی در اختیار دارند و اگر اراده قوی و انگیزه کافی در حوزههای فرهنگی ایجاد شود یقینا شاهد برنامههای فوق العادهای خواهیم بود.
در مورد تعامل اداره فرهنگ و ارشاد با انجمن هم بگویید؟
انجمنها و موسسات فرهنگی هنری مختلفی جزو زیرشاخههای اداره کل فرهنگ و ارشاد هستند که به جرعت میتوان گفت بیش از ۷۰ درصد هنرمندان تحت عضویت این مراکز بوده و فعالیت میکنند.
هرچقدر ساختار مدیریتی و بازوان اجرایی اداره کل با هنر اجین باشد، صد البته تعامل با انجمنها هم قوی خواهد بود. هنرمند یک عرضه کننده مستقیم است. فرقی ندارد چه هنری. میخواهد تولیداتش را نشان دهد و اثرش دیده شود. این موضوع را فقط مدیرانی میتوانند درک کنند و موقعیت خوبی به وجود آورند که خودشان هنرمند باشند. با عنایت به برگزاری جشنوارههای متعدد ملی و بینالمللی در حوزههای مختلف و نیز ترافیک برنامهها در سالنهای اداره ارشاد، به جرعت میتوان گفت که شاهد موفقترین همیاری بین هنرمندان و انجمنها و از سویی تعامل انجمنها با اداره کل هستیم و امیدواریم این امر تداوم داشته و گستردهتر شود. **با توجه به تجربه و سابقه فعالیت هنری و ادبی، برای جوانترها و کسانی که به تازگی وارد حوزه ادبیات شدهاند چه پیامی دارید؟
اول اینکه نترسند برای آموختن، آزمودن، نوشتن، سرودن و اجرا کردن. بیتردید موانع مختلفی سر راهشان قرار میگیرد. از انکار توانایی آنها و نادیده گرفتن تا ایجاد دلزدگی و بیرغبتی. اما کسانی رشد میکنند که فقط هدف را میبینند و هنر را به تار و پود زندگی گره میزنند.
حرف آخر و شعری به یادگار؟
منی گؤی باغرینا تاپشیردی تانریم
دورنایا قوشولوب،کؤچری گلدیم
دنیزلر، مئشه لر، اوجامان داغلار
اؤتری یوللاردان ایچری گلدیم *
بو کاروان یولونو ایتیردی گومان
قارشیدا گونشه کؤلگه لر دوشور
ایشیقلیق یوردوندان دؤنوروک هلبت
اورک ده بوز اسیر، باخیش لار اوشور
هر یانا باخیرام اؤزگه دیر اؤزگه
دومانین ایچینده ایتیر آدام لار
بایقوشلار، قوزقون لار دولانان یئرده
آیریلیر آدام لار، بیتر آدام لار
دونیا بویاقچی دیر، بویاییر بیزی
گاهدان آغ،قارا، بوز،یاشیل،قیرمیزی
ائله بیر بویاق کی هئچ ایسته میریک
ایختیار اوندادی، بویاییر اؤزی *
سئومیرم اؤلوملو نیفرت اوجاغین
یاشاماق ایستیرم گونش لر کیمی
ابدی یاشاییش، حقیقی یاشام
سئوگیلی کؤنولدن، گؤروش لر کیمی
*دورنالار گؤتورون قایتارین منی
بیری وار ایچیمده منی سسله ییر
دنیزلر، مئشه لر، داغلاری آشین
اورگیم داریخیب، تانری ایسته ییر..
اؤتری: گذرا
قارشیدا: در مقابل
بایقوش: جغد
قوزقون: کرکس
بویاق: رنگ
کؤنول: دل، قلب
تانری: خدا


