- تاریخ: شهریور ۳, ۱۴۰۴
- شناسه خبر: 40875
مینیاتور ایرانی بیشتر به «جهان درونی» انسان میپردازد
یک مینیاتوریست با اشاره به تفاوتهای مینیاتورایران و ترکیه مطرح کرد: مینیاتور ایرانی بیشتر به «جهان درونی» انسان میپردازد؛ در مقابل اما مینیاتور ترکیه بیشتر نگاهی به «جهان بیرونی» و مستند دارد.

به گزارش «پایگاه خبری – تحلیلی پیام ملّت» – زهره میرعیسیخانی: «صبا جعفری» متولد ۱۳۶۶ در زنجان است. از کودکی به رشته مینیاتور و نقاشی بسیار علاقه مند بوده و از همان دوران به واسطه فعالیت هنری پدرش «هوشنگ جعفری» نقاشی و خوشنویسی را شروع کرده است. سپس در مقاطع تحصیلی هنر و رشته گرافیک ادامه تحصیل داده ولیسانس خود را در رشته «هنرهای بصری» و فوق لیسانس و دکترای خود را در رشته «هنرهای سنتی» ادامه داده است.
او در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه استانبول در رشته هنرهای سنتی است و بالغ بر ۱۵۰ نمایشگاه گروهی و ۵ نمایشگاه انفرادی از آثارهنریش برگزار کرده است و برخی از آثارش نیز در مجموعههای خصوصی در ایران، ترکیه و سایر کشورها نگهداری میشوند. در ادامه مصاحبه این هنرمند را با پیام ملت میخوانید:
چه شد که به سمت هنر «مینیاتور» رفتید؟
از دوران کودکی همیشه به نقاشی و طراحی علاقهمند بودم، پدرم نقاش بود و من از همان سالها با رنگ و هنر آشنا شدم. همین موضوع باعث شد از سنین پایین به شکل جدیتری با هنرنقاشی و مینیاتور آشنا شوم.
یادم هست اولینبار که پدرم روی یک سفارش مینیاتور کار میکرد، احساس کردم از دنیای اطرافم جدا و وارد جهانی خیالی و متفاوت شدم. از پدرم پرسیدم:« این سبک از نقاشی چیست؟»و او جواب داد:«مینیاتور».این واژه برای من خیلی خاص بود و تصمیم گرفتم آن را هرگز فراموش نکنم و نکردم. از آن زمان، هر چه بیشتر درباره مینیاتور مطالعه میکردم و تمرین میکردم، بیشتر جذب دقت، ظرافت و دنیای خیالانگیز این هنر میشدم. برای من، مینیاتور فقط یک سبک نقاشی نیست؛ زبان بیکلامیست برای روایت احساسات، افسانهها و داستانهای عمیق انسانی!

خروجی این هنر برایتان چه بوده است؟ میگویند هنرمند را باید با آثارش شناخت!
تاکنون پنج نمایشگاه انفرادی در ترکیه و چند کشور دیگر برگزار کردهام، و در بیش از ۱۵۰ نمایشگاه گروهی برگزار شده در ترکیه، ایران و کشورهای دیگر حضور داشتهام.

موضوع آثارتان اغلب در مورد چیست؟
موضوع آثارم عمدتاً برگرفته از ادبیات کلاسیک، اسطورهها و افسانههای سرزمینهای ترکزبان از جمله آذربایجان و ترکیه، همچنین ایران و عناصر طبیعت است. ریشه آذربایجانی من و فضای خانوادگیام—با پدری که شاعر است—باعث شد از کودکی با شعر و فرهنگ جهان ترک بزرگ شوم. داستانهای حماسی همچون «دده قورقود» همواره از منابع الهام اصلی من بودهاند و بخشی از هویت فرهنگی و احساسی آثارم را شکل دادهاند.
در کنار این روایتها، ادبیات کلاسیک ایران نیز در کارهایم جایگاه مهمی دارد. بهویژه اشعار و اندیشههای مولانا که نگاه عرفانی، عاشقانه و انسانیاش به جهان همیشه مرا مجذوب خود کرده و در بسیاری از آثارم رد پای او را میتوان دید.
سعی کردهام در سبک شخصی خودم، عناصر خیالانگیز ظرافتهای مینیاتور ایرانی و سادگی و المان هاو موتیفهای هنر مینیاتور ترکیه تلفیق کنم. نتیجه این تلفیق، سبکیست که ریشهدار است اما مرز نمیشناسد؛ روایتی تصویری از فرهنگهای مشترک منطقهای که در آن بزرگ شدهام.
تفاوت هنر «مینیاتور» ایران و مینیاتور ترکیه در چیست؟ آیا اصلاً تفاوتی دارند؟
مینیاتور ایرانی و ترکیهای هرچند ریشههای تاریخی مشترکی دارند، بهویژه در دوران سلجوقیان، اما به مرور زمان تفاوتهای زیادی در سبک، مضمون و نگاه هنری پیدا کردند.
مینیاتور ایرانی بهویژه در دوران تیموری و صفویه به اوج زیبایی، ظرافت و غنای تصویری خودش رسید. هنرمندان بزرگی مانند کمالالدین بهزاد، سلطان محمد نقاش و بعدتر استاد فرشچیان، مینیاتور ایرانی را به سطحی رساندند که در آن، تصویر نه فقط بازنمایی، بلکه نوعی شعر بصری بود. ویژگی اصلی مینیاتور ایرانی، تأکید بر خیالپردازی، داستانگویی و جنبههای عرفانی و ادبی است. بسیاری از این آثار برای نسخههای خطی شاهنامه، خمسه نظامی، مثنوی معنوی یا کلیله و دمنه تصویرگری شدهاند و با رنگهای ملایم، ترکیببندیهای هماهنگ، حرکات نرم، و نگاهی درونی و احساسی همراه هستند.
در مقابل، مینیاتور ترکیه دوران عثمانی ، رویکردی مستندگونهتر و کاربردیتر داشت. هدف آن بیشتر ثبت وقایع تاریخی، جنگها، مراسم رسمی دربار، پادشاهان، معماری و حتی نقشهها بود. هنرمند مینیاتوریست در دربار عثمانی بهنوعی وقایعنگار تصویری محسوب میشد. به همین دلیل در آثار مینیاتور ترکی، جزئیات معماری، لباس، ساختار ارتش و چهرهها با دقت زیاد و رنگهای پرکنتراست و زندهتری دیده میشود.
از نظر بصری نیز تفاوتهایی وجود دارد. مینیاتور ایرانی با استفاده از خطوط منحنی، ترکیببندیهای شاعرانه و رنگهای هماهنگ، بیشتر جنبهی روحی و احساسی دارد، در حالی که مینیاتور ترکی بیشتر خطی و ساختاری است و گاهی رنگها در آن تندتر و قاطعتر دیده میشوند. بهطور خلاصه، مینیاتور ایرانی بیشتر به «جهان درونی» انسان میپردازد و مینیاتور ترکیه بیشتر نگاهی به «جهان بیرونی» و مستند دارد.
با این حال، هردو سنت هنری در جای خود ارزشمند و زیبا هستند. من شخصاً همیشه تلاش کردهام در کارهایم، لطافت خیالپردازانهی مینیاتور ایرانی را با دقت فرمی و ترکیببندی مینیاتور ترکیه تلفیق کنم تا سبک شخصیتری شکل بگیرد!

با توجه به درگذشت استاد فرشچیان، آینده هنر مینیاتور را چگونه میبینید؟ آثار این هنرمند در ارتقای هنر مینیاتور چه نقشی داشتهاند؟
استاد فرشچیان جایگاهی فراتر از یک هنرمند دارد. او مینیاتور ایرانی را به سطحی رساند که جهانیان دوباره به آن توجه کردند. با نوآوریهای خلاقانهاش، سبکی را خلق کرد که هم ریشه در سنت دارد و هم نگاه به آینده. فقدان او ضایعه بزرگی است، اما حضور معنویاش در آثار و شاگردانش زنده خواهد ماند. آینده مینیاتور به نسل جدیدی بستگی دارد که اگر مانند استاد با عشق، تعهد و تلاش کار کنند، این هنر مسیر روشنتری نسبت به گذشته خواهد داشت.
مینیاتور در زندگی شخصی شما چه نقشی دارد؟ و اگر قرار باشد روزی مینیاتوریست نباشید، چه هنر دیگری را انتخاب میکنید؟

مینیاتور برای من فقط یک هنر نیست، بلکه شیوهای از زندگی است. این هنر به من آموخته که دنیا را با دقت ببینم، به جزئیات توجه کنم و از زیباییهای کوچک زندگی لذت ببرم. اگر روزی نتوانم مینیاتور کار کنم، احتمالاً به سراغ هنری مشابه میرفتم و یا حتی کلکسیونر مینیاتور و هنرهای بصری میشدم.
تأثیر تکنولوژی و هوش مصنوعی بر هنرهای سنتی چیست؟
به نظرم ، این فناوریها میتوانند نقش مکمل داشته باشند، ولی نمیتوانند جای خلاقیت انسانی را بگیرند.
برای حفظ هنر مینیاتور چه باید کرد؟
به باور من، آموزش صحیح، حمایتهای دولتی و ایجاد فضاهای نمایش و تبادل هنری، راه نجات این هنر فاخر است.
حرف آخر؟
مینیاتور نه فقط یک سبک هنری، بلکه بخشی از روح و حافظه فرهنگی ماست. امیدوارم همه ما سهمی در زنده نگهداشتن آن داشته باشیم، چه به عنوان هنرمند، چه به عنوان مخاطب.