• تاریخ: ۱۳۹۹-۰۱-۲۵
  • شناسه خبر: 14047

تصمیم ناروا در حداقل حقوق کارگران/یادداشت

پیام ملّت؛عبدالرضا اعتمادیان- چند روزی است حداقل حقوق و دستمزد پایه برای کارگران از طریق شورای عالی کار اعلام شده است. اما کنش و واکنش های از طرف سندیکاها و مدافعان حق زندگی کارگری بلند شده است و تا به امروز پاسخ مناسب و ...

پیام ملّت؛عبدالرضا اعتمادیان- چند روزی است حداقل حقوق و دستمزد پایه برای کارگران از طریق شورای عالی کار اعلام شده است. اما کنش و واکنش های از طرف سندیکاها و مدافعان حق زندگی کارگری بلند شده است و تا به امروز پاسخ مناسب و منطقی دریافت نشده است.

این تحلیل بیان می کند اگر چنانچه منطق ریاضی در تفریغ بودجه، الگو ارزیابی چنین تصمیم گیرهای قرار داده شود،بارز است آشفتگی بزرگی بنیان خانواده‌های کارگری را اذیت می کند.

به تحلیل زیر دقت گردد.کل بودجه (۲۰,۱۷۶,۰۱۶,۷۹۴,۰۰۰,۰۰۰) ریال است(قانون بودجه) که بر آن اساس، سرانه ملی هر فرد (۲۴۳ میلیون ریال) را بالغ می گردد. تعریف تفریغ بودجه می گوید از یک جا بگیر و به همان جا خرج کن.

کیفیت پخش بودجه را باید نخست از بین شاغلین جستجو کرد طبق اعلام مرکز آمار جمعیت فعال ۲۷ میلیون و ۳۳۹ هزار و ۴۳۱ نفر، از این تعداد ۲۴ میلیون و ۳۸۲ هزار و ۷۴۴ تن مزد گیر،نزدیک به ۳ میلیون نفر بیکار می باشد از آن تعداد ٨,٥‌ میلیون نفر از دولت حق می گیرند که ٢‌میلیون و ٣٤١‌هزار و ٧٢٦ تن از قانون نظام هماهنگ دست مزد دریافت می کند.

اگر افراد شاغل در کارفرمایی کل را نیز ۲ میلیون نفر در نظر بگیریم بیش ۱۳ میلیون نفر با حداقل حقوق دست مزد با سرانه خانوار ۳.۳ نفر بعلاوه ۸.۵ نفر حقوق بگیر دولت (نزدیک به ۷۲ میلیون نفر یا ۸۷ درصد جمعیت) با حقوق متوسط (۳۲ میلیون ریال ماهانه یا ۳۸۲ میلیون ریال سالانه) که با ۸۰۳ هزار ریال سرانه ساله برای هر خانواده اختلاف فاحش دارد.اما نزدیک به ده درصد جمعیت بیش از ۵۹ درصد توان کشور را در اختیار دارند. تا بتوان اثرات تحقق چرخه بودجه کلان را بطور عملی دید.

با یک حساب سر انگشتی کل دست مزد سرانه کشور از بودجه کلان با دستمزد متوسط ۳۲ میلیون ریال برای ۲۱.۵ میلیون نفر شاغلین (۸۲۶۵هزار میلیارد ریال) را در بر می گیرد. به یک معنی این رقم نزدیک به ۴۱ درصد بودجه وزن دارد که باید به بودجه کلان باز پس داده شود. مابقی ( ۵۹ درصد) را از ۲ میلیون نفر، بعلاوه معادن نفت و کانی با وجود رانت و تحریم تحقق یابد.«شوربختانه، اتهام طفره رفتن از مالیات در میان این قشر شایع است».

این تقسیم پولی با بهره بانکی حداقل ۱۸ درصد یعنی قفل و بست به جریان مالی هیچ، بلکه نظام بهداشت و سلامت و سوءتغذیه و نظام آموزشی و پرورش مغز آحاد جامعه را فلج می کند و با این حال می خواهد بخش خدمات و مصرف داخلی را نیز که بیش از ۹۰ درصد جریان مالی را شامل می شود. به جریان اندازد! این نوع مدیریت غیر ممکن است. بدین خاطر علاوه بر تحریم خارجی، تحریم از قبال بردگی نوین ناشی از اقتصاد نئولیبرال مهاجم نیز بر مردم فشار می آورد، تا کسری بودجه روز بروز نمایان تر و نقدینگی حرمت سوز جولان گر باشد.

نتیجه این فشار را در توزیع نابرابر، با نماد آسمان خراش ها ناهنجار در بین شهرها بخصوص در مراکز استانی و پایتخت می بینم. فاصله کوخ و کاخ چنان است کلاه از سر آدم می اندازد. بطور حتم و یقین این شکاف بحران ساز خواهد شد که فسلفه نه تو مانی و نه من، را زودتر ظاهر خواهد ساخت.

سخن آخر با زبان کرونا، که درناله خیام است.« آن قصر که جمشید در او جام گرفتآهو بچه کرد و روبه آرام گرفتبهرام که گور می‌گرفتی همه عمردیدی که چگونه گور بهرام گرفت».

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست