• تاریخ: تیر ۳, ۱۴۰۳
  • شناسه خبر: 38678

سه قطبی انتخابات؛ اقناع، اجماع یا هیچ کدام؟

چیزی به انتخابات هشتم تیر نمانده و آنگونه که نظر سنجی ها می گویند رقابت اصلی میان پزشکیان،قالیباف و جلیلی است.پزشکیان باید آراء خاموش متمایل به جریان خود را جذب کند و جلیلی و قالیباف هم یا به اجماع فکرکنند یا رقابت کنند.

زینب سودی– از ابتدای شروع کارزار انتخابات و معرفی نامزدهای نهایی از سوی شورای نگهبان، خارج از جزئیات و حرف هایی که درمورد این شش نفر در محافل دست به دست می شود، حرف اساسی مربوط به نگرانی از اطرافیان و طرفداران آنها است که درست هم هست. تا قبل از برگزاری اولین مناظره و میزگردهای فرهنگی،درمحافل، حرف از مقبولیت و تایید هر۶ نفر البته با گرایش های مختلف بود. اما مسئله اساسی این است که انتخابات فقط به این شش نفر ختم نمی شود، هر چند اگر همه این شش نفر را اصلح و پاکدست و پایبند به اصول انقلاب بدانیم.

واقعیت این است که مسئله به هیئت وزیران هم ختم نمی شود و هرکدام از اینها ناچارند که تیم خود را معرفی کنند و این تیم منحصر در تهران هم نیست و منصوبین شهرستان ها و استان ها را هم شامل می شود. چیزی که تا امروز دیده ایم هم همین است و تازه اینجاست که تفاوت ها و دعواها نمایان می شود و مردم با دیدن اعضای ستادها تازه به این فکر می کنند که این نامزد را رد کنند یا تایید ؟

از اعضای ستاد برخی از این آقایان باید ترسید، هر چند اگر به خودش ایرادی نباشد. این اولین واقعیتی است که در این انتخابات به ویژه در استان ها باید با آن روبرو شویم و هرچه هم به روز انتخابات هم نزدیک تر می شویم و اطرافیان نامزدها کم کم ابزار نظر و وجود می کنند این نگرانی و در نتیجه اش این سردرگمی هم بیشتر می شود. از طرفداران مسعود پزشکیان که به نظر خیلی ها مهم ترین رقیب او و مانع او در این انتخابات هستند بگیرید تا جلیلی و قالیباف. از رفتار کارشناسان در میزگردها بگیرید تا اعضای ستادهای انتخاباتی و همه کسانی که با آنها عکس یادگاری می گیرند.

اما از این موضوع که بگذریم، بالاخره به قول اعضای ستاد جلیلی، ۸ تیر یوم الانتخاب است و هر کسی باید در مورد یکی از این شش نفر حداقل با خودش به نتیجه برسد. آنگونه که نظر سنجی ها می گویند رقابت اصلی میان پزشکیان، قالیباف و جلیلی است. اصلاحات که در یک وحدت ناخواسته به پزشکیان رسیده است و او را تجلی پایگاه ایدئولوژیکش می داند. به هر حال واقعیت این است که پزشکیان برای پیروزی حداقل نیاز به سی درصد آرا دارد که تا این لحظه نتوانسته نظر بخش مهمی از مردم همسو با جریان خود را که در انتخابات های پیشین پیام عدم مشارکت را از بزرگان این جریان فکری دریافت کردند ، با خود همراه کند. چه اینکه مسعود پزشکیان در این چند روز نشان داد که نمی تواند گزینه خوبی برای آنها که براندازی در قالب اصلاحات را دنبال می کنند باشد. جریان مقابل هم حتی اگر رغبت به کاندیداهای خود نداشته باشند انتخابشان پزشکیان نخواهد بود. در هرصورت موفقیت پزشکیان در صورتی است که بتواند آراء خاموش متمایل به جریان خود را جذب کند ودر حال حاضر مهم ترین کار او اقناع پایگاه رای سنتی خود برای آمدن پای صندوقها است.

اما در این سوی رقابت، جلیلی و قالیباف هستند که فارغ از رقابت ایدئولوژیکی که با طرف مقابل دارند به هم مشغولند و گویا اساساً این دو، خود را رقیب اصلی هم می بینند نه پزشکیان را. شاید در یک نگاه، اجماع روی یک نفر در جبهه اصولگرایان معقول تر به نظر برسد و به هر حال از نظر این جریان، پیروزی هر کدام از اینها در هرصورت بهتر از بازگشت دولت روحانی باشد. اما گویا در این چند سال سعید جلیلی و طرفدارانش را باید رویکرد دیگری از نگرش جریان اصولگرایی و انقلابی به حساب آورد که می تواند برای خودش تشکیلات و سامان مجزایی داشته باشد. چه اینکه بسیاری معتقدند فارغ از دعوای همیشگی دوجناح مقابل هم، این بار جریان اصولگرایی و انقلابی هم باید به رشد و بلوغ تکثر دیدگاه ها در درون خودش هم برسد و بتواند خودش را در جهات مختلف در معرض انتخاب طرفدارانش بگذارد که جلیلی را می پسندند یا قالیباف را؟ حتی اگر این رقابت به نفع جریان مقابل تمام شود، ارزش این بلوغ و رشد را دارد.

البته مهم تر از نتیجه، مشارکت مردم در این انتخابات است، چیزی به هشتم تیر نمانده و این سه نفر باید بتوانند با اقناع و یا اجماع و یا جلب رضایت مردم، آنها را پای صندوق رای بکشانند.

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست