- تاریخ: ۱۳۹۹-۰۲-۰۲
- شناسه خبر: 14215
انصاف در بررسی میزان آزادی بیان /یادداشت
پیام ملّت؛علی اصغر شفیعیان، سردبیر انصاف نیوز- حالا یک سال و یک ماه است که قوه قضاییه رییس جدیدی دارد؛ تغییر قابل لمس است. احترام و ارزش با عناوین نمیآید، با عملکرد و نوع رفتار است که میآید. در دوران «آیت الله آملی لار ...
پیام ملّت؛علی اصغر شفیعیان، سردبیر انصاف نیوز- حالا یک سال و یک ماه است که قوه قضاییه رییس جدیدی دارد؛ تغییر قابل لمس است. احترام و ارزش با عناوین نمیآید، با عملکرد و نوع رفتار است که میآید. در دوران «آیت الله آملی لاریجانی» که نحوهی بردن نامش در رسانه هم مهم بود، فقط عکس او را در دادگاه میدیدیم اما رییس جدید برای اولین بار با ما جلسه گذاشت تا حرفمان را بشنود. احترام گذاشت احترام میبیند.
۲. اما در خود دادسراها و دادگاهها: تغییرات نسبت به گذشته کاملا محسوس است اما نباید از حق گذشت که تجربهام با تعداد بالایی پرونده در سالهای اخیر میگوید چه بسیار پروندهّهایی در مرحلهی دادسرا و دادگاه با نگاه تساهل و تسامح رسیدگی شده است. در سال ۹۴ پروندهی بسیار مهمی که داشتم و علنی از انتشار خبر و عکس میرحسین و کروبی طبق قانون دفاع کردم و تبرئه شدم. در یک سال اخیر چندین پرونده داشتهام که با نگاهی باز و حامی آزادی رسانهها در نقد، مختومه شده است. در دورهی جدید شکایتهای قوه قضایی از رسانهها پس گرفته شد و شکایت جدید نشد، شورای حل اختلاف تشکیل شد، بدگمانی نسبت به بازپرس و قاضی کاهش داشته، دیگر از کلمات فتنه و انحراف استفاده نمیشود، خود رئیسی آنقدر حرف سیاسی نمیزند و روحیهی اقتدارگرایی از خود نشان نمیدهد؛ میتوان به سادگی با روحیه و سخنان لاریجانی مقایسه کرد و این را دریافت.
۳. نمیگویم کسی به خاطر حرف و نقد به ویژه در دادگاه انقلاب دادگاهی نمیشود و حکم نمیگیرد اما انصاف نیست که نبینیم در این یک سال چه بسیار منتقدان سیاسی که تا دم زندان رفتند اما حکمشان اجرا نشد و برگشتند. اساسا ادعای اینکه یک شبه همه چیز تغییر کرده درست نیست و نشده اما نوع نگاه و رفتارها دچار تغییر اساسی شده است.
۴. این که چقدر انصاف در نقدها رعایت میشود البته توجیهی برای برخورد نیست اما واقعیت این است که بسیاری از نقدهای این سالها چه به قدرت سیاسی و چه برعکس آن، نقدهایی سطحی و غیرمنصفانه است. یعنی بیشتر همه دنبال نفی دیگری هستیم تا نقد منصفانه و منطقی. كه بواسطهی رسانههای فارسی خارج کشور و برخی برخوردهای داخلی بزرگ میشود؛ مثلا همين نامهی ١٤ نفره اما حتی به زعم بسیاری از منتقدین داخلی، محتوای نقادانهی منطقی ندارد و سبک است.
۵. باز هم از تجربهی شخصیام میگویم که چه در نوشتهها و چه بسیار در جلساتی با مسوولان، به صریحترین وجه نقدهایی را مطرح کردهام و دیدهام که گوشهایی برای شنیدن را. یک بار بعد از دی ۹۶ به جلسهای دعوت شدم. نهاد دعوت کننده تا آن روز دعوتی نکرده بود. طوری رفتم که گویی آمادهی بازداشت بودم. یک مقامی از مهمترین سطح نهادهای نظامی آمده بود. دو ساعت فقط حرفهای من و دوستان رسانهای اصلاح طلب را شنید و نوشت با افتادگی و احترام تمام. این فقط یک نمونه بود.
۶. دوستانی که مرا میشناسند، اخلاقم را در کار رسانه میدانند. خب سعی میکنیم چیزی منتشر کنیم که بی محتوا نباشد. خیلی وقتها به کسانی بر میخورد یا خط قرمزهای از نظر خودمان غیرمنطقی را رعایت نمیکنیم. برای همین در این سالها تماسهای بسیاری داشتهام، توضیحاتی دادهام، چالش کردهایم اما برخوردها و بحثها منطقی، دو طرفه و بر اساس درک متقابل پیش رفته است.
۷. شخص اول مملکت کیست؟ لابد میبینید که آقای تاجزاده شاید روزانه در نقدهایش نقدی هم به ایشان میکند. مصاحبهها و نامههای آقای قدیانی را لابد تا حالا دیدهاید. اگر اینها آزادی نیست پس چیست؟ اینها که کم دیده و شنیده نمیشود. البته شاید بگویید اینها همه در رسانههای داخلی منتشر نمیشود اما خودمان را گول نزنیم، در این همه رسانهی قابل دسترس دیگر دیده میشوند.
۸. تاکید آیت الله خامنهای بارها بر این بوده که نقد به شخص ایشان هم نباید باعث برخورد شود و البته به غیر از چند مورد، باقی پیگیری نشده است؛ از جمله همین مثالهای بالا که نوشتم. یا در مورد اتهام توهین به مقدسات هم همینطور بوده است. مسالهی نشریهی دانشجویی موج در دههی هفتاد و یا حکم اعدام آقاجری در دههی هشتاد، تنها با ورود صریح ایشان حل شد وگرنه تندروهایی بودند که میخواستند خرخرهی آنها را بجوند!
۹. در دوران ریاست آیت الله آملی لاریجانی چند بار کسانی که منتقد او بودند به بهانهی توهین به رهبری بازخواست میشدند اما با هوشیاری دفتر ایشان جلوی این کارها گرفته و تذکر داده شد. بخشی از اعتراضها به محدودیت آزادی بیان هم مثل همین کار، سوءاستفاده از افکار عمومی برای هدفی دیگر است.